آیه 21 سوره ذاریات

از دانشنامه‌ی اسلامی

وَفِي أَنْفُسِكُمْ ۚ أَفَلَا تُبْصِرُونَ

[51–21] (مشاهده آیه در سوره)


<<20 آیه 21 سوره ذاریات 22>>
سوره :سوره ذاریات (51)
جزء :26
نزول :مکه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

و هم در نفوس خود شما مردم، آیا نمی‌نگرید؟

و [نیز] در وجود شما [نشانه هایی است] آیا نمی بینید؟

و در خود شما؛ پس مگر نمى‌بينيد؟

و نيز در وجود خودتان. آيا نمى‌بينيد؟

و در وجود خود شما (نیز آیاتی است)؛ آیا نمی‌بینید؟!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

and in your souls [as well]. Will you not then perceive?

And in your own souls (too); will you not then see?

And (also) in yourselves. Can ye then not see?

As also in your own selves: Will ye not then see?

معانی کلمات آیه

«فِی أَنفُسِکُمْ»: دستگاههائی که در بدن انسان است، مانند: قلب، کلیه، ریه، دهها هزار کیلومتر رگهای درشت و باریک، ده میلیون میلیارد سلول، حواسی همچون بینائی و شنوائی و ... هر یک آیتی از عظمت است. «أَفَلا تُبْصِرُونَ؟»: مگر غافل شده‌اید و نمی‌بینید؟

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ فِي الْأَرْضِ آياتٌ لِلْمُوقِنِينَ «20» وَ فِي أَنْفُسِكُمْ أَ فَلا تُبْصِرُونَ «21» وَ فِي السَّماءِ رِزْقُكُمْ وَ ما تُوعَدُونَ «22»

و در زمين براى اهل يقين، نشانه‌هايى است. و در (آفرينش) خودتان (نيز نشانه‌هايى از قدرت، عظمت و حكمت الهى است.) پس چرا (به چشم بصيرت) نمى‌نگريد؟ و (تقدير و تدبير) رزق شما و آنچه وعده داده مى‌شويد، در آسمان و عالم بالاست.

فَوَ رَبِّ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ إِنَّهُ لَحَقٌّ مِثْلَ ما أَنَّكُمْ تَنْطِقُونَ «23»

پس به پروردگار آسمان و زمين سوگند، اين سخن ما حق است همچنان كه شما سخن مى‌گوييد. (همان طور كه در سخن گفتن خود شك نمى‌كنيد، در گفته‌هاى ما نيز شك نكنيد.)

نکته ها

قرآن، شرط هدايت شدن و به يقين رسيدن از طريق آيات طبيعت و كتاب شريعت را، دلِ آماده مى‌داند: «آياتٌ لِلْمُوقِنِينَ»، «لِقَوْمٍ يَسْمَعُونَ» «1»، «لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ»* «2»، «لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ»* «3»، «لِكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ»* «4»، «لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ»* «5»، «لِأُولِي النُّهى‌»* «6»، «لَآياتٍ لِلْمُتَوَسِّمِينَ» «7»، «لَآياتٍ لِلْعالِمِينَ» «8» و «هُدىً لِلْمُتَّقِينَ» «9».

در آفرينش زمين و انسان نكات بسيارى نهفته است از جمله:

حجم زمين، مساحت و عمق آن، كوه‌ها و دره‌ها، فاصله آن با خورشيد و كرات ديگر، حركات‌

«1». يونس، 67.

«2». رعد، 3.

«3». رعد، 4.

«4». ابراهيم، 5.

«5». نحل، 79.

«6». طه، 128.

«7». حجر، 75.

«8». روم، 22.

«9». بقره، 2.

جلد 9 - صفحه 250

گوناگون زمين، معادن پيدا و ناپيدا، روئيدنى‌ها، آب‌هاى ذخيره شده، رنگ‌ها، سنگ‌ها، خاك‌ها، ميوه‌ها، گياهان، تصفيه كنندگى زمين، تأمين كننده تمام نيازهاى ساكنان آن و دارا بودن مواد غذايى براى تغذيه همه حيوانات و انسان‌ها، كه براى طالبان يقين نشانه‌هاى قدرت و حكمت خداوند است.

حالات مختلف بدن، از نطفه تا مراحل بعد، نشانه قدرت اوست. غرايز گوناگون انسان نشانه حكمت و علم او به نيازهاى انسان است.

هماهنگى ميان حواسّ بدن و عدم اصطكاك آنها با يكديگر، نظام استخوان‌بندى و اعصاب، دستگاه تنفس، دستگاه گوارش، دستگاه بينايى و شنوايى، نظام دفاعى، همه و همه نشانه‌هايى از خداوند قادر متعال است.

حضرت على عليه السلام مى‌فرمايد: خداوند تو را شنوا و بينا آفريد، هم شاد مى‌شوى و هم غضبناك، هم گرسنگى را احساس مى‌كنى و هم سيرى را. «1»

مردم به خاطر ضعف ايمان به مقدّر بودن رزق، گرفتار گناه، سرقت، كم فروشى، حرص، بخل و انواع خلافكارى‌ها مى‌شوند.

نزول رزق، با حساب و كتاب دقيق است، «عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ» «2» اصل و سرچشمه نزد ماست و ما جز به مقدار معلوم، فرو نمى‌فرستيم.

آيه‌ «فِي السَّماءِ رِزْقُكُمْ وَ ما تُوعَدُونَ» را چند نوع مى‌توان معنا كرد:

الف. مراد باران باشد كه از آسمان نازل مى‌شود و همچنين نور و ابر و باد و ...

ب. مراد آن باشد كه تقدير امور زمينيان در آسمان‌هاست.

ج. رزق ابدى كه بهشت است در آسمان‌هاست.

د. تحقق وعده‌هاى الهى (نزول رحمت يا عذاب) از سمت آسمان است. «3»

«مِثْلَ ما أَنَّكُمْ تَنْطِقُونَ» يعنى همان اندازه كه سخن گفتن شما برايتان محسوس است و واقعيّت دارد، وعده‌هاى الهى نيز همين گونه است، پس در آنها شك نكنيد.

«1». تفسير نورالثقلين.

«2». حجر، 21.

«3». تفسير راهنما.

جلد 9 - صفحه 251

پیام ها

1- نشانه‌هاى قدرت و حكمت الهى در زمين، همراه با پيشرفت علم و كشف اسرار طبيعت، روز به روز آشكارتر مى‌شود. وَ فِي الْأَرْضِ آياتٌ‌ ...

2- آيات و نشانه‌هاى الهى در زمين، بسيار زياد و قابل توجّه است. «وَ فِي الْأَرْضِ آياتٌ» (كلمه‌ «آياتٌ» جمع و نكره آمده كه بيانگر تعدّد و عظمت است.)

3- خداشناسى، بايد بر اساس يقين و بصيرت باشد. «وَ فِي الْأَرْضِ آياتٌ لِلْمُوقِنِينَ»

4- تا روحيه باور در انسان نباشد، نعمت‌ها نشانه خداوند شمرده نمى‌شود. «آياتٌ لِلْمُوقِنِينَ»

5- مطالعه طبيعت، راه تقويت ايمان و باور توحيدى است. «آياتٌ لِلْمُوقِنِينَ»

6- وجود انسان به قدرى با عظمت است كه خداوند آن را هم رديف كره زمين قرار داده است. فِي الْأَرْضِ‌ ... فِي أَنْفُسِكُمْ‌

7- خودشناسى، راه خداشناسى است. آياتٌ لِلْمُوقِنِينَ‌ ... فِي أَنْفُسِكُمْ‌

8- مشكل اساسى كفّار و بى‌دينان، سطحى نگرى آنان است و خداوند آنان را از اين جهت مورد توبيخ قرار مى‌دهد. «أَ فَلا تُبْصِرُونَ» (بصيرت، به معناى نگاه عميق و دقيق است)

9- نگاهى كه همراه با بصيرت نباشد، قابل توبيخ و سرزنش است. «أَ فَلا تُبْصِرُونَ»

10- سرچشمه‌ى رزق، در آسمان است. (باران، نور، باد، ابر و هوا و ...) «وَ فِي السَّماءِ رِزْقُكُمْ»

11- هرگونه خير و بركت يا قهر و عذاب الهى، به عنوان پاداش يا كيفر از آسمان نازل مى‌گردد. فِي السَّماءِ ... ما تُوعَدُونَ‌

12- آسمان و زمين، تحت ربوبيّت و تدبير الهى در مسير كمال است. «فَوَ رَبِّ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ»

13- تأمين و تقدير روزى زمينيان در آسمان‌ها، نمودى از ربوبيّت گسترده خداوند در آسمان و زمين است. «فَوَ رَبِّ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ»

جلد 9 - صفحه 252

14- قدرت نطق و سخن گفتن، از مواهب ويژه پروردگار به انسان است كه خداوند براى حقيقى بودن سخن و وعده‌ى خود، به سخن گفتن بشر مثل مى‌زند. «إِنَّهُ لَحَقٌّ مِثْلَ ما أَنَّكُمْ تَنْطِقُونَ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ فِي أَنْفُسِكُمْ أَ فَلا تُبْصِرُونَ «21»

وَ فِي أَنْفُسِكُمْ‌: و در نفسهاى شما نيز آياتى است كه دالند بر كمال علم و قدرت صانع عالم، زيرا هيچ آيتى نيست الا كه در انسان نظير آن هست، چنانچه فرمايد:

أ تزعم انّك جرم صغير

و فيك انطوى العالم الاكبر

با وجود بر اين متفرد است به هيئات حسنه و مناظر طيّبه و تركيبات عجيبه و احوالات مختلفه و تمكن بر افعال غريبه و استنباط صنايع مختلفه در عالم و استجماع كمالات متنوعه به وساطت عقول زكيه و افهام صافيه و همچنين در

جلد 12 - صفحه 262

انتقال از حالى به حالى و از صفتى به صفتى ديگر: از مردگى به زندگى، و از طفل به جوانى، و از جوانى به پيرى، و از ضعف به توانائى، و عوارضات طاريه‌ «1» از خواب و بيدارى و حركت و سكون و گرسنگى و تشنگى و اعطاى حواس خمسه ظاهره و حواس خمسه باطنه و قوائى كه براى نظام كالبد انسانى و امعاء و احشاء و اعصاب كه عقول از وصف آن بتمامه عاجزند، بينات و آيات سبحانى را شاهدند.

أَ فَلا تُبْصِرُونَ‌: آيا پس نظر نمى‌كنيد «استفهام به معنى امر است» يعنى نظر كنيد به چشم حقيقت و تأمل نماييد در آثار قدرت و بدايع آفاق و انفس تا بوسيله آن عالم شويد به وجود صانع عالم و وحدت و علم و قدرت و حكمت و رحمت خالق بنى آدم، چه هر كه اين آيتها را بديده بصيرت مشاهده كند هر آينه معرفت يابد، و آنكه كوردل شود از مشاهده آثار حق و حقانيت، هر آينه گمراه و عاقبت به نكال و عذاب گرفتار گردد.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ «15» آخِذِينَ ما آتاهُمْ رَبُّهُمْ إِنَّهُمْ كانُوا قَبْلَ ذلِكَ مُحْسِنِينَ «16» كانُوا قَلِيلاً مِنَ اللَّيْلِ ما يَهْجَعُونَ «17» وَ بِالْأَسْحارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ «18» وَ فِي أَمْوالِهِمْ حَقٌّ لِلسَّائِلِ وَ الْمَحْرُومِ «19»

وَ فِي الْأَرْضِ آياتٌ لِلْمُوقِنِينَ «20» وَ فِي أَنْفُسِكُمْ أَ فَلا تُبْصِرُونَ «21» وَ فِي السَّماءِ رِزْقُكُمْ وَ ما تُوعَدُونَ «22» فَوَ رَبِّ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ إِنَّهُ لَحَقٌّ مِثْلَ ما أَنَّكُمْ تَنْطِقُونَ «23»

ترجمه‌

همانا پرهيزكاران در بوستانها و كنار چشمه‌هاى روانند

با آنكه گيرنده و قبول كنندگانند آنچه را كه داد بايشان پروردگارشان همانا ايشان بودند پيش از اين نيكوكاران بودند

آنانكه كمى از شب خواب ميكردند

و در سحرها طلب آمرزش مينمودند

و در مالهاى ايشان بهره‌اى بود براى درخواست‌كننده و بى‌روزى مانده‌

و در زمين نشانه‌ها است براى يقين دارندگان‌

و در خود شما آيا پس نظر نميكنيد

و در آسمان است روزى شما و آنچه وعده داده ميشويد

پس سوگند به پروردگار آسمان و زمين همانا آن حق و درست است مثل آنكه سخن ميگوئيد.

تفسير

خداوند سبحان بعد از ذكر شمّه‌اى از احوال كفّار بيان فرموده حال اهل ايمان و تقوى را كه در آخرت ميان باغها و كنار نهرهاى جارى ميباشند و راضى و دل خوشند بنعم بى‌پايانى كه خداوند بايشان انعام فرموده چون در دنيا نيكوكار بودند كمى از شب را مى‌خوابيدند و سحرها بنماز و دعا و استغفار از خدا مشغول مى‌شدند چنانچه در تهذيب و مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه مراد هفتاد مرتبه استغفار نمودن در نماز وتر است آخر شب و محتمل است مراد از خوابيدن كمى از شب خوابيدن كمى از شبها باشد چنانچه در كافى از آنحضرت نقل نموده كه مراد آنستكه كمتر شبى نماز شب از آنها فوت ميشد كه برنخيزند براى آن و

جلد 5 صفحه 64

بخوابند و در تهذيب از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه آنها ميخوابيدند ولى هر وقت يكى از آنها از اين پهلو بآن پهلو ميشد ميگفت الحمد للّه و لا اله الّا اللّه و اللّه اكبر و ممكن است تمام اينمعانى مراد باشد بحسب اشخاص و احوال و اوقات و در اموال ايشان علاوه بر حقوق واجبه الهيّه حقّى مفروض و مقرّر از خودشان بود براى كسيكه طلب كند و كسيكه طلب نكند با آنكه فقير و مستحق باشد و در كافى از صادقين عليهما السلام محروم بمحارف تفسير شده كه باز مانده از كسب و روزى را گويند و در زمين دلائلى بر علم و قدرت و وحدت و رحمت و حكمت الهى موجود است كه از شماره بيرون و از ستاره افزون مى‌باشد لذا گفته‌اند در هر چيزى براى خدا نشانه‌اى است كه دلالت بر يگانگى او دارد و هر چه در عالم موجود است نمونه‌اى از آن در وجود انسان يافت ميشود كه هر يك منفردا و تمامى مجتمعا دلالت تام بر وجود صانع خبير بصير عليم حكيم رحيم كريم قديم دارد لذا انسانرا عالم صغير خوانده‌اند كه در آن عالم كبير مندرج شده است و شرح اين جمله در كتب حكمت مفصّلا ذكر شده و اينجا محتاج به بيان نيست هر كس بهر عضوى از اعضاء ظاهرى و باطنى و بسر تا پاى خود جمعا نظر كند ميفهمد كه چه خالقى دارد ولى قدرى فكر و دقت ميخواهد تا يقين حاصل شود و چون آيات انفسى دلالتش واضحتر است از آفاقى آنجا للموقنين فرموده يعنى براى كسانيكه اهل تحصيل يقين ميباشند و اينجا افلا تبصرون يعنى مگر چشم نداريد كه به بينيد اگر چه مقصود اعمال ديده بصيرت و نظر عبرت است ولى تعبير فرق ميكند و در مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه مراد آنستكه خدا تو را شنوا و بينا خلق فرموده خشم ميكنى و خشنود ميشوى و گرسنه و سير ميگردى و اينها همه از آيات الهى ميباشند و قمّى ره نيز مانند آنرا نقل نموده است و در خصال از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه مردى از امير المؤمنين عليه السّلام سؤال نمود كه بچه چيز شناختى پروردگار خود را فرمود بفسخ عزيمتها و نقض همتها چون همّت نمودم پس مانع شد از همّ من و عزم كردم پس حكم كرد بر خلاف عزم من دانستم كه مدبّر امور غير از من است و در توحيد مانند اين سؤال و جواب را نيز از آنحضرت‌

جلد 5 صفحه 65

نقل نموده است و گفته‌اند مايه ارتزاق بنى آدم باران است كه از آسمان ميبارد و بسبب آن ارزاق عباد تأمين ميشود و عذاب الهى بر اهلش از آسمان نازل ميگردد و بهشت فوق آسمان هفتم است و اين مراد از و في السماء رزقكم و ما توعدون است و از امام مجتبى عليه السّلام نقل شده كه پرسيدند از ارزاق خلق فرمود در آسمان چهارم است و بقدر قسمت هر كس نازل ميشود و قمّى ره نقل فرموده كه باران از آسمان نازل ميگردد پس بيرون ميآيد از زمين بسبب آن قوتهاى اهل عالم و مراد از ما توعدون اخبارى است كه راجع برجعت و قيامت و غيرها از آسمان ميرسد و بعضى گفته‌اند مقصود آنستكه روزى بندگان و هر چه بهر كس برسد از خير و شرّ در آسمان بتقدير الهى مقدّر شده خواه بر حسب وعده باشد خواه نباشد و با قطع نظر از اقوال و اخبار بنظر حقير محتمل است مراد از سماء عالم بالا باشد چون مشتق از سموّ است و بر جهت علو اطلاق ميشود و نزول هر فيض و هر نعمت و هر بلا و محنتى از عالم بالا در اينعالم مسلّم است و مواعيد الهيّه هم به اين منوال است و در خاتمه خداوند قسم ياد فرموده بعزت و جلال خود كه آنچه ذكر شد از عذاب كفّار و نعيم ابرار و وجود آيات و تقدير ارزاق حقّ است مانند آنكه ناطق بودن انسان حق است و جاى شبهه و ترديد نيست يعنى باين وضوح و ظهور است پس بايد باين درجه يقينى و مورد اطمينان باشد.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ فِي‌ أَنفُسِكُم‌ أَ فَلا تُبصِرُون‌َ «21»

و آياتي‌ ‌در‌ نفوس‌ شماست‌ آيا ‌پس‌ ‌از‌ ‌اينکه‌ بينا نميشويد. آيات‌ الهي‌ دو قسم‌ ‌است‌. آيات‌ انفسيه‌ و آيات‌ آفاقيه‌، اما انفسيه‌ اينكه‌ اولا ‌از‌ خاك‌ خلق‌ شده‌ايد ‌تا‌ جزو ماكولات‌ سپس‌ بنطفه‌ تبديل‌ شده‌ايد و مراحلي‌ ‌را‌ طي‌ كرده‌ ‌از‌ علقه‌ و مضغه‌ و لحوم‌ و عظام‌ و اعضاء و جوارح‌ و اخلاط اربعه‌ صفراء سوداء بلغم‌ دم‌ ‌تا‌ صورت‌ نباتي‌ ‌پس‌ ‌از‌ ‌آن‌ خلقا آخر افاضه روح‌ ‌تا‌ بدنيا آمديد قواي‌ زيادي‌ بشما عنايت‌ شد باصره‌ سامعه‌ شامه‌ ضائقه‌ لامسه‌ حس‌ مشترك‌ قوه عاقله‌ و دراكه‌ و متفكره‌ و ‌غير‌

جلد 16 - صفحه 272

اينها و حالات‌ مختلفه‌ ‌از‌ قوه‌ بضعف‌ و بالعكس‌ ‌از‌ صحت‌ بمرض‌ و بالعكس‌ ‌از‌ عزت‌ بذلت‌ و بالعكس‌ ‌از‌ سرور بحزن‌ و بالعكس‌ ‌از‌ ذكر بغفلت‌ و بالعكس‌ ‌از‌ تنبه‌ بنسيان‌ و بالعكس‌ ‌از‌ رشد بنكس‌ و بالعكس‌ ‌از‌ الوان‌ مختلف‌ ‌الي‌ ‌غير‌ ‌ذلک‌.

(تو ‌خود‌ يك‌ چيزي‌ و چندين‌ هزاري‌ دليل‌ ‌از‌ خويش‌ روشن‌تر نداري‌).

وَ فِي‌ أَنفُسِكُم‌ عطف‌ ‌به‌ و ‌في‌ الارض‌ ‌است‌.

أَ فَلا تُبصِرُون‌َ بچشم‌ سر مي‌بينيد ولي‌ چشم‌ قلب‌ كور ‌است‌ درك‌ نمي‌كنيد.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 21)- در این آیه می‌افزاید: «و در وجود خود شما» نیز آیاتی است (وَ فِی أَنْفُسِکُمْ).

«آیا (چشم باز نمی‌کنید و این همه آیات و نشانه‌ای آشکار حق را) نمی‌بینید»؟! (أَ فَلا تُبْصِرُونَ).

بدون شک انسان اعجوبه عالم هستی است و آنچه در عالم کبیر است در این عالم صغیر نیز وجود دارد، بلکه عجایبی در آن است که در هیچ جای جهان نیست.

دستگاههائی که در بدن انسان است مانند قلب و کلیه و ریه و مخصوصا دهها هزار کیلو متر! رگهای درشت و باریک و حتی مویرگهائی که با چشم دیده نمی‌شود، و مسؤول آبرسانی و تغذیه و تهویه «ده میلیون میلیارد» سلول تن انسان هستند، و حواس مختلفی مانند بینائی و شنوائی و حواس دیگر هر کدام آیتی عظیم از آیات اوست.

ج4، ص541

و از همه مهمتر معمای «حیات» که اسرار آن همچنان ناشناخته مانده، و ساختمان روح و عقل انسان است که عقول همه انسانها از درک آن عاجز است.

و لذا پیغمبر گرامی اسلام صلّی اللّه علیه و اله فرمود: «کسی که خویش را بشناسد خدای خویش را شناخته است».

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

منابع